(به شکل چکیده)
مقاله مشاوره در بخش درمان از Andrew Sturdy و Ian Kirkpatrick است که مشخصاً مربوط به تحقیقات و بررسی های علمی نویسندگان پیرامون نقش مشاوران مدیریت در سازمانی های مرتبط با بهداشت و درمان کشور انگلستان است؛ دیدگان نویسنندگان نهی از استفاده از مشاوره مدیریت نیست بلکه اشاره به ناکارآمد بودن نقش مشاوران است که اصلاح آن نیازمند بازنگری سازوکار استخدام و خرید خدمت از سوی خدمات گیرنده است؛ پر واضح اینکه افراد محقق رسالتشان، رفع کاستی ها و اصلاح امور بر پایه بررسی علمی است.
این مقاله دیدگاه نویسندگان است و رویکرد تارنمای فصلنامه نیز، طرح مباحثی است که در نگاه اول مغایر منافع صنفی به نظر می رسد ولی عقیده بر این است که این موضوعات به جلا پیدا کردن گوهر مشاوره، کمک می کند.
***
استفاده از خدمات مشاوره مدیریت در سال های اخیر به شدت افزایش یافته است. در انگلستان، سالانه حدود ۱۰ میلیارد پوند هزینه در بخش های دولتی و خصوصی صرف این خدمات می شود.
شرکتهای مشاور میتوانند در کمترین زمان، منابع علمی و فنی لازم را ارائه دهند اما استفاده از آنها اغلب جدلهایی را زمانی که پای منابع عمومی وسط باشد باز می کند. مثلاً تأثیر مشاوره در کارایی!
در بخش بهداشت و درمان عدم وضوح و شفافیت قابل توجهی در مورد میزان استفاده از مشاوره و تأثیرات آن وجود دارد.
برگشت دادن کارایی
درسال ۲۰۱۸، مقالهای در The Conversation منتشر کردیم که نشان میداد در یک نمونه از ۱۲۰ سازمانی مرتبط با بخش درمان انگلستان، هر یک به طور متوسط ۱٫۲ میلیون پوند در سال بین سالهای ۲۰۰۸-۲۰۱۳ برای مشاوران خارجی هزینه کردهاند. برای اولین بار نشان دادیم که با وجود یکسانی تمام متغیرهای دیگر به عبارت دیگر، دقیقاً برعکس آنچه ممکن است توسط طرفداران مشاوره مدیریت انتظار دارند استفاده از مشاوران کارآمد نبوده است.
ما علل بالقوه متعدد دیگری را کنترل کردیم و به این نتیجه رسیدیم که ناکارآمدی ها به احتمال زیاد ناشی از استفاده از مشاوران مدیریت بوده است.
چرا استفاده از مشاوران می تواند ناکارآمدی ایجاد کند؟ بررسی ها نشان می دهد سطوح بالای استفاده از خدمات مشاوره در گذشته، علیرغم عدم افزایش کارایی، با استفاده بیشتر در آینده مرتبط است. این نشان می دهد که حتی زمانی که استفاده از مشاوران کارایی را کاهش می دهد، تقاضا افزایش می یابد.
چه باید کرد؟
مشتریان و مقاماتی که بر سازمانی های درمانی نظارت می کنند باید تأثیرات مشاوره را با دقت بیشتری رصد کنند و یا استخدام پرتکرار مشاوران را محدود کنند. مشاوره احتمالاً برای مسائل موردی، بسیار مفید باشند که برخلاف دیدگاه رایج است که میگوید قراردادهای بیپایان بیشتر مبتنی بر روابط شخصی اعتماد به احتمال زیاد نتایج بهتری را ارائه میدهند.
بخش دولتی باید واحدهای مشاوره داخلی بیشتری ایجاد کند. بسیاری از آنها در حال حاضر در سارمانی درمانی و سایر سازمانهای بخش عمومی وجود دارند، اما اغلب از دید پنهان میمانند یا کمتر معتبر تلقی میشوند.
شرکتهای مشاوره باید تاکید کمتری بر پاداش و ارتقای مشاوران بر عملکرد فروش یا تکرار تجارت داشته باشند و نباید به عنوان “خادمان قدرت” صرف عمل نکنند.
اینکه مشاوران ناکارآمدی را عامداً تزریق نمایند بعید به نظر می رسد اما ارتباطات و ورود با حجم تبیلغات اغوا کننده می تواند موثر باشد. به طور دقیق تر، جذابیت وجود مشاوران، دسترسی فوری است که نوید کارآمدی را می دهند و به ندرت خیرخواهان خود را به چالش می کشند.
دیدگاه مدیر اجرایی انجمن مشاوران مدیریت(انگلستان) پیرامون ادعای نویسندگان:
مشاوران نقشی حیاتی در سازمانی های درمانی ایفا میکنند و توسط رهبران بخش های عمومی، به دلیل تأثیر تحولآفرین، نوآوری و افزایش کارایی ارزشمند ارزیابی می شوند. این مطالعه دارای یک روش شناسی ناقص در استفاده از آمار خام ملی است که نتایج یا نتیجه گیری آن قابل پشتیبانی از سوی انجمن نیست. همانطور که خود نویسندگان اذعان میکنند، این مطالعه بر تأثیر مشاوران مدیریت بر بهبود کیفیت خدمات سازمان های درمانی تمرکز نمیکند و در آن با هیچ مشتری به عنوان بخشی از تحقیق مصاحبه نشد.
اعضاء انجمن رویههای حاکمیتی بسیار سختگیرانهای دارند که تضمین میکند کارکنانی که در پروژههای بخش عمومی کار میکنند، بالاترین استانداردهای اخلاقی را رعایت میکنند و برای اطمینان از تامین منافع عمومی، پاسخگو هستند. همه اعضای ما همچنین در اصول تعالی مشاوره ما ثبت نام می کنند که آنها را متعهد به رعایت بالاترین استانداردهای خدمات مشتری، شفافیت و ارزش می کند.
مقاله به شکل چکیده ترجمه و منتشر شده است.