چهارمین نشست از سلسه نشستهای مشاوره مدیریت در ایران، نوزده اردیبهشتماه ۴۰۲ در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. عنوان این گردهمایی «آینده مشاوره مدیریت در ایران» بود و به بررسی وضعیت کنونی و افقهای آتی حرفه و صنعت مشاوره مدیریت اختصاص داشت. پیش از این سه نشست با عناوین چالشهای صنعت مشاوره مدیریت در ایران (سال ۱۳۹۹)، موانع توسعه مشاوره مدیریت از منظر ذینفعان (سال ۱۴۰۰) و استراتژیهای توسعه مشاوره مدیریت در ایران (سال ۱۴۰۱) با ابتکار پژوهشگاه علوم انسانی برگزار شده بود.
دکتر نادر سیدکلالی، طراح و مدیرعلمی این سلسله نشستها بوده است که در چهارمین نشست هم وی عهدهدار این وظیفه بود. مسئولیت دبیری نشست چهارم بر عهده پیمان عظیمی بود. این نشست مشتمل بر سه پنل تخصصی بود. پنل اول با حضور محمدجعفر مرعشی، کاظم موتابیان و محمدرضا پورخردمند؛ پنل دوم با حضور دکتر امیرحسین داوودیان و دکتر ابوالقاسم بازرگان؛ و پنل سوم با حضور دکتر محمد وکیلی و دکتر نادر سیدکلالی برگزار شد.
در بخش افتتاحیه نشست، دکتر نادر سیدکلالی به بیان تاریخچه نشستها و انگیزه خود از طراحی و برگزاری آنها پرداخت و به تحقیقات وآثار پژوهشی، سوابق آموزشی و فعالیتهای عملی خود با موضوع مشاوره مدیریت در ایران و آلمان اشاره کرد. او تعدادی از مقالات منتشر شده خود در مجلات علمی پژوهشی داخلی و خارجی را معرفی کرد که از نخستین پژوهشهای جدی در حوزه مشاوره مدیریت در ایران محسوب میشوند. دکتر سیدکلالی با اشاره به پتانسیل شرکتهای مشاوره در تسهیل رشد و توسعه اقتصادی کشور، ابراز امیدواری کرد: تا پیش از آنکه دیر شود تلاشهای استادان، محققان و فعالان مشاوره بتواند زمینههای توسعه مشاوره مدیریت در ایران را فراهم کند.
پنل نخست مشاوره با سخنرانی محمدجعفر مرعشی آغاز شد. او ابتدا مروری بر تاریخچه مشاوره مدیریت در ایران داشت و ریشههای آن را به دهه ۳۰ شمسی مربوط دانست که همراه با حضور مشاوران مدیریت خارجی در کشور بود. از دیدگاه وی دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی دوران شکوفایی مشاوره مدیریت در ایران بوده است. در ادامه وی به نقش نهادهایی مانند سازمان مدیریت صنعتی، انجمن مشاوران مدیریت، کانون شبکه مشاوران مدیریت و مهندسی ایران و سازمان نظام صنفی یارانهای در توسعه مشاوره کشور اشاره کرد و تأسیس فدراسیون مدیریت و مشاوران کسبوکار ایران را امیدبخش تلقی کرد. محمدجعفر مرعشی ارائه مشورت به کسبوکارهای خانوادگی و سازمانهای فرهنگی را حوزهای نویدبخش برای آینده خدمات مشاوره دانست و از صداقت، امانتداری و حفظ اسرار به عنوان ویژگیهای ضروری مشاوران مدیریت نام برد.
کاظم موتابیان، سخنران دوم پنل اول بود. او پیشینه فعالیتهای خود در زمینه مشاوره مدیریت را تشریح کرد و از علاقه خود به مفاهیم تفکر و تولید ناب سخن گفت. وی مشاوران و مدیران را در دو دسته طبقهبندی کرد و شناخت درست آنها را مقدمه پیشبینی یا ساخت آینده دانست. موتاییان از یکسو، گروهی از مدیران را از نوع آتشنشان معرفی کرد که بهدنبال حل مسائل فوری بهصورت ظاهری هستند. گروهی از مشاوران نیز تنها در پی کسب درآمد هستند و به حل واقعی و عمیق مسائل سازمانها فکر نمیکنند. این نوع مدیران با این نوع مشاوران سنخیت دارند. از سوی دیگر، گروهی از مدیران هستند که کمالخواه هستند و بهدنبال حل اساسی مشکلات هستند. مشاوران متناسب با این نوع مدیران، افرادی هستند که مربیگری میکنند و به مدیران و کارکنان سازمانها کمک میکنند تا مسائل خود را حل کنند. ترکیب مدیران و مشاوران نوع دوم میتواند به سازمانهای کلاس جهانی شکل بخشد. مشاوران موفق باید بتوانند علاوه بر مشورتهای سازمانی به توسعه فردی مدیران هم کمک کند چراکه یک مدیر معمولی نمیتواند سازمانی رشدیابنده را مدیریت کند.
سخنران سوم پنل اول، رضا پورخردمند بود. از دیدگاه او مشاوره مدیریت در ایران فعالیتی است که به سمت تکنفره شدن پیش رفته است. وی مشاوره را دارای ماهیتی صنفی دانست. پورخردمند مرزهای میان آموزش و مشاوره را کمرنگ و تفکیک آنها از یکدیگر را دشوار تلقی کرد. او اشاره کرد که در ایران برای مشاور مدیر و حتی مدیر شدن هیچگونه مسیر مشخصی وجود ندارد و ارزیابی مشخصی برای تأیید صلاحیت افراد صورت نمیپذیرد. وی ادامه داد: در یک دهه نخست پس از انقلاب مدیریت بسیاری از بنگاههای اقتصادی به مدیران متعهد و انقلابی سپرده شد، در دوران سازندگی مدیریت بنگاهها عمدتاً به مهندسان واگذار شد و به تدریج مدرک کارشناسی ارشد و دکتری برای کسب سمتهای مدیریتی اهمیت پیدا کرد. از دیدگاه او مشاوره مدیریت و مدیریت جایگاه حرفهای و معینی پیدا نکرده است و افراد آموزش مشخصی ندیدهاند یا صلاحیت ویژهای کسب نکردهاند. پورخردمند در بخش پایانی سخنانش کارکردهای یک مشاور موفق را شامل طراحی و ترویج محصول یا خدمت، تهیه و دفاع از پروپوزال (طرحنامه)، عقد قرارداد، مدیریت پروژه و اجرای مفاد قرارداد، تهیه و عرضه گزارش و نهایتاً وصول مطالبات برشمرد.
در بخش گفتوگوی پنل اول، پیمان عظیمی این پرسش را طرح کرد که مشاوره مدیریت در کدام مرحله از چرخه عمر خود است و چالش اصلی در مسیر رسیدن به نقطه اوج برای مشاوره مدیریت چیست؟ محمدجعفر مرعشی نقش مشاوره در اقتصاد کشورهای پیشرفته را تا یک درصد تولید ناخالص داخلی تلقی کرد و ارزیابی سهم مشاوره در تولید ناخالص داخلی ایران را برای شناخت جایگاه آن در کشور ضروری دانست. از دیدگاه موتابیان ضرورت دارد که نگاه سازمانی به مشاوره جایگزین نگاه فرایندی به مشاوره شود، بهبودهای طولانیمدت جای بهبودهای مقطعی و پروژهای را بگیرد و مشاور بهعنوان جزئی از سیستم در بهبود عملکرد سازمان کوشش کند. رضا پورخردمند وضعیت صنعت مشاوره مدیریت در ایران را شبیه کودکی رهاشده دانست که بدون طی دورههای بلوغ، جوانی و میانسالی وارد دوره کهنسالی و ضعف قوا شده و عملکرد چندانی برای آن متصور نیست.
پنل دوم مشاوره با سخنرانی دکتر امیرحسین داوودیان آغاز شد. از دیدگاه او مشاوره مدیریت فعالیتی اقتصادی است که توانسته به پیشرفت اقتصاد ایران یاری رساند و بهتدریج هویتی مستقل برای خود پیدا کرده است. وی از تجربیات خود در مواجهه با پدیده مشاوره مدیریت در جایگاه مشاور و موکل (کارفرما) سخن گفت و با بازخوانی تجربیات خود در همکاری با سازمانهای گوناگون، مشاوره مدیریت را در وهله نخست نوعی عنوان شغلی و کاری با ماهیت فریلنسری (آزادکاری) دانست. از دیدگاه او مشاوران مدیریت افرادی هستند که به دلایلی مانند عدم امکان جبران مالی خدماتشان ترجیح میدهند به استخدام تماموقت سازمانها درنیایند. زمانیکه اندازه پروژه از میزان مشخصی بیشتر میشود شرکتهای موکل ترجیح میدهند با مشاوران حقوقی (شرکتهای مشاوره مدیریت) تنظیم قرارداد کنند. امیرحسین داوودیان اذعان داشت که اگرچه در زمینههایی مانند مشاوره بازاریابی شرکتهای خوبی در ایران به وجود آمده، در حوزه مشاوره مدیریت هنوز شرکتهای بزرگ و نامداری شکل نگرفتهاند و فاصله ایران با کشورهای پیشرفته چشمگیر است. دکتر داوودیان در ادامه به انواع شرکتهای مشاوره اشاره کرد و از شرکتهای موفق جهانی مانند ارنستاندیانگ، کیپیامجی، دیلویت، پرایسواترهاوسکوپرز، مککینزی، بیناندکمپانی، بیسیجی و الیور وایمن نام برد. وی سپس به بررسی جایگاه مشاوره به عنوان یک صنعت یا حرفه پرداخت.
بهزعم داوودیان، بسیاری از قراردهای مشاوره در ایران به دورههای آموزشی پیوند خوردهاند و بهخصوص در گذشته افرادی که به آموزش در سازمانها میپرداختند احتمالاً با شرکتهای کارفرما همکاری مشاورهای هم میکردند. وی توضیح داد: در دهههای پیش شرکتهای مشاوره بهخصوص آنها که به ارائه خدمات در بخش صنعت میپرداختند، از وضعیت مناسبی برخوردار بودند اما در سالهای اخیر با کمرنگشدن اهمیت مدارک و گواهینامههایی مانند ایزو، مشاوره سمت و سوی یک حرفه را بهخود گرفته است و از قالب صنعت و فعالیت شرکتی خارج شده است. از دیدگاه او وضعیت صنعت به گونهای است که افراد فعال مشاوره کارراهه شغلیای برای خود در آن متصور نیستند. دکتر داوودیان اشاره کرد که باتوجه به شرایط اقتصادی و اینکه سالهاست شرکتها در وضعیت مدیریت هزینه بهسر میبرند و امکان چندانی برای رشد و توسعه ندارند، اختصاص بودجه توسط شرکتها برای خرید خدمات مشاوره از نخستین موضوعاتی است که حذف و قربانی میشود. وی اشاره کرد که اعتماد کارفرما به مشاور اهمیتی کلیدی در کسبوکار مشاوره دارد و زمانی امکان تداوم همکاری و اثربخشی خدمات مشاوره فراهم میشود که احساس نوعی از شراکت میان کارفرما و مشاور شکل بگیرد. از دیدگاه دکتر امیرحسین داوودیان، گفتوگوهای صنفی و بهاشتراکگذاری تجربیات در توسعه مشاوره مدیریت میتواند بسیار کارساز باشد و زمینه رشد مشاوره را به خصوص برای زمانی که اقتصاد ایران مجددا رونق بگیرد فراهم خواهد کرد.
سخنران دوم پنل دوم نشست آینده مشاوره مدیریت در ایران دکتر ابوالقاسم بازرگان بود. وی به نقش مخرب استعمار و تأثیرات آن در شکلگیری دیدگاههای فرهنگی منفی نسبت به کارآفرینی و سرمایهداری اشاره کرد و شرح داد که متاسفانه کارآفرینان و شغلآفرینان آنچنان که شایسته است در جامعه ایران مورد تقدیر قرار نمیگیرند. او فرهنگ مدیریتی کشور را نیز نادرست خواند و توضیح داد که در شرایط فعلی متأسفانه علم و مدیریت از هم منفک هستند. ابوالقاسم بازرگان شرح داد که ما هنوز علم مدیریت که حاصل تجربیات طولانی در جهان است را به رسمیت نشناختهایم و مکررا در حال آزمون و خطا هستیم. در عمل به دانش مدیریت بیاعتقاد هستیم و ضرورت دارد تا نگاه حجرهداری را به نگاه بنگاهداری تغییر دهیم. وی اقتصاد ایران را در مقایسه با کشورهای پیشرفته اقتصاد کوچکی دانست و عمده بنگاههای خصوصی را نوپا تلقی کرد که در آنها هنوز تفکیک میان مالکان و مدیران جدی نشده است. در ادامه دکتر بازرگان توضیح داد که در شرکتهای سهامی عام و سازمانهای دولتی برخلاف شرکتهای خصوصی امکان استفاده از خدمات مشاوره مدیریت بیشتر است. با این حال در این شرکتها هم به دلیل طول عمر کوتاه مدیران، هدف از به کارگیری مشاوران عمدتاً صوری و با افقی کوتاهمدت است. وی بلوغ مشاوره مدیریت را در گرو تغییر ساختاری اقتصاد ایران، توسعه بخش خصوصی، تفکیک مالکیت از مدیریت و حرفهای شدن مدیریت دانست.
در بخش گفتوگوی پنل دوم، دکتر ابوالقاسم بازرگان با تفصیل بیشتر ضرورت اصلاح ساختار اقتصادی ایران را مورد بحث قرار داد. دکتر امیرحسین داوودیان نیز به عقبماندگی تاریخی مدیریت و شرکتداری در ایران اشاره کرد و توسعه مدیریت و مشاوره مدیریت را منوط به ارتباط و معاشرت بیشتر با فعالان مشاوره مدیریت داخلی و بهخصوص خارجی تلقی کرد. وی از ضرورت تبدیل شدن مشاوره به کسبوکار به کمک فناوری نیز سخن گفت. از دیدگاه دکتر داوودیان زیرساخت و بستر آموزشی و پژوهشی نیز میتواند در راستای صلاحیتسنجی مشاوران مؤثر باشد و نهایتاً وجود تشکلهای صنفی قدرتمند و جدی در حوزه مشاوره مدیریت میتواند گذار از وضع فعلی به وضع مطلوب را تسریع کند.
سخنران نخست پنل سوم دکتر محمد وکیلی بود. وی به تأثیر هوش مصنوعی بر مشاوره مدیریت اشاره کرد و ضرورت توجه به آن را یادآور شد. او آینده مشاوره مدیریت را در جهان و ایران مثبت ارزیابی کرد ولی توجه به روندها را ضروری دانست. از دیدگاه دکتر وکیلی شرکتهایی مانند پرایسواترهاوسکوپرز با سرمایهگذاری بر هوش مصنوعی و برنامهریزی درخصوص آن در شکلبخشی به مشاوره مدیریت فردا نقشآفرین خواهند بود. او اذعان داشت که هوش مصنوعی جایگزین مشاوره مدیریت نخواهد نشد چرا که اگرچه هوش مصنوعی در گردآوری و تحلیل داده، اطلاعات و دانش اثربخش است اما مانند انسان نمیتواند بینش، حکمت و خردمندی ایجاد کند. هوش مصنوعی در شرایط پیچیدگی مؤثر است اما در شرایط آشفتگی اثربخشی خود را از دست میدهد. از دیدگاه وی در سالیان اخیر از اهمیت ابزارهای مدیریتی کاسته شده و این حل مسئله است که اولویت یافته است. مسائل امروزی سازمانها مانند گذشته مشخص و ساده نیستند بلکه ترکیبی و پیچیده هستند، بنابراین مشاوران باید درک خوبی از کسبوکار داشته باشند و قادر باشند نقشهای متفاوتی به عهده بگیرند. او در پایان اشاره کرد که مشاوران آینده باید نقشه راهی برای خود طرحریزی کنند و با رویکردهای جدید به ادامه فعالیت خود بپردازند.
سخنران دوم پنل سوم دکتر نادر سیدکلالی بود که سخنران اختتامیه نشست نیز محسوب میشد. وی ضمن تشکر از استقبال و حضور گسترده شرکتکنندگان در نشست، در بخش نخست سخنانش به بحث درخصوص برخی از مطالب طرح شده توسط سخنرانان پیشین پرداخت. وی توضیح داد که بخش عمده آنچه به عنوان علم مدیریت مدرن در جهان امروز شناخته میشود حاصل مستندسازی عملکرد شرکتها و مدیران موفق در کشورهای پیشرفته و تأمل درباره آنهاست، درحالیکه در ایران ثبت علمی رویدادها و تجربیات و نظریهپردازی درخصوص آنها هنوز به صورت قابل توجهی تحقق نیافته است. دکتر سیدکلالی در ادامه با اظهارات یکی از سخنرانان پیشین که مشاوره مدیریت در ایران را صنعت نمیدانست مخالفت کرد و توضیح داد که اتفاقاً مشاوره مدیریت هم صنعت است و هم حرفه. صنعت است چون طبق تعریف علمی صنعت، شرکتهای مشاورهای در ایران وجود دارند که محصول یا خدمت کمابیش یکسانی را تولید یا ارائه میکنند و صرف وجود آنها مؤید جایگاه مشاوره به عنوان صنعت است. وی شرح داد که آنچه باعث سوءتعبیر میشود آن است که برخلاف صنایع سودآور، مشاوره مدیریت صنعتی است که به دلیل ساختار صنعتی خاص خود که همراه با حضور رقبای بیشمار است و بهنوعی در نقطه مقابل ساختار صنعت انحصاری قرار گرفته، حاشیه سود پایینی را برای فعالان صنعت به بار میآورد و این تصور را القاء میکند که صنعتی به نام مشاوره مدیریت وجود ندارد. به بیان دیگر، صنعت مشاوره مدیریت در ایران وجود دارد اما با توجه به ساختارش سودآوری ناچیز و جذابیت اندکی دارد.
در ادامه دکتر سیدکلالی به طور مفصل به تبیین تفاوتهای شرکتهای مشاوره ایرانی و آلمانی پرداخت و اصلیترین اختلافات را به این صورت برشمرد: در شرکتهای مشاوره مدیریت موفق اروپایی، برخلاف شرکتهای ایرانی، مشاوران ارشد هم در زمینه موضوعی و هم صنعتی به صورت تخصصی فعالیت میکنند و در همه زمینهها اظهارنظر و فعالیت نمیکنند؛ زمان اجرای پروژهها سریع است و تیمهای پروژه چابک هستند؛ در این شرکتها تحقیق و توسعه برای توسعه و تقویت ابزارها و تکنیکهای مدیریتی به صورت جدی دنبال میشود؛ آنها تنوع چندانی در کسبوکارهای غیرمرتبط ندارند و تمرکز اصلیشان بر همان کسبوکار مشاوره است؛ در پی توسعه منطقهای و بینالمللی هستند؛ همکاری آنها با دانشگاهها، مؤسسات پژوهشی، شرکتهای فناوری اطلاعات و سایر شرکتهای مشاوره گسترده است؛ نوسازی و بهروز شدن مستمر منابع و قابلیتها در آنها مشهود است، حقوق و دستمزد مشاوران بالاست و مشاوران شغل خود را تماموقت درنظر میگیرند؛ قیمتگذاری خدمات مشاوره به دلیل ساختار اقتصادی مناسب و تخصصگرایی و تأیید صلاحیتهای قابل اعتماد حدود و ثغور مشخصی دارد و اختلاف میان پیشنهادات قیمتی نجومی نیست؛ وصول حقالزحمه خدمات در چارچوب قرارداد و قانون به خوبی میسر است؛ میان دانشگاهها و شرکتهای مشاوره برای گرفتن پروژههای مشاوره رقابت شدید وجود ندارد چراکه هرکدام بر مأموریتهای اصلی خود متمرکز هستند؛ و نهایتاً اعتمادسازی مبتنی بر کیفیت خدمات است نه ارتباطات فامیلی، سیاسی و وابستگیهای مذهبی.
وی چالشهای صنعت مشاوره مدیریت را شامل چالشهای عرضه، تقاضا و زمینه معرفی کرد و بازیگران و ذینفعان کلیدی مشاوره مدیریت در ایران را شامل مشاوران حقیقی و حقوقی، دانشگاهها و پژوهشگاهها، موکلان و کارفرمایان (بخشهای دولتی، عمومی غیردولتی و خصوصی)، و زمینه را شامل شرایط فرهنگی، فناورانه، اقتصادی، سیاسی، قوانین و مقررات و ضمانت اجرایی آنها دانست. او رشد و توسعه مشاوره مدیریت را در گرو فعالیت هوشمندانه و درست ذینفعان گوناگون و فراهمسازی زمینه مناسب تلقی کرد. بهزعم دکتر سیدکلالی رشد غیراصولی تعداد فارغالتحصیلان رشته مدیریت بدون ارزیابیهای کیفی اصولی از جمله مهمترین مشکلاتی است که از سوی دانشگاهها به وجود آمده است. وی درخصوص قانونگذاری، به تجربیات تاریخی کشورهای موفق در شکلدهی به صنعت مشاوره مدیریت و در زمینه موکلان به ضرورت وجود نظامی کارآمد در سازمانها برای خرید اصولی و تخصصی خدمات مشاوره اشاره کرد. دکتر سیدکلالی تأکید کرد: وجود صنعت توانمند مشاوره مدیریت میتوانست فرصتی تاریخی در جهت تسریع توسعه ایران باشد که متأسفانه فرصت تقریباً از دست رفته است و درحال حاضر شکل جدیدی از مشاوره مدیریت در قالب اقتصاد گیگ و فریلنسری (آزادکاری) در حال پدیدار شدن است که مشخصات و ویژگیهای متفاوتی با گذشته دارد، اگرچه این شکل از مشاوره هم از فواید و کارکردهای خاص خود برخوردار است که نیازمند توجه بهموقع و هوشمندانه است.
در بخش گفتوگوی پنل سوم، پیمان عظیمی این پرسش را طرح کرد که پژوهشها و آموزشهای حرفهای مشاوره مدیریت به چه میزان میتوانند در توسعه مشاوره مؤثر باشند؟ دکتر محمد وکیلی پویاییهای صنعت مشاوره را پیچیده دانست و رویدادهای آموزشی و تربیتی که اخیراً در زمینه مشاوره مدیریت در کشور برگزار شده است را مثبت ارزیابی کرد. دکتر نادر سیدکلالی ضمن ابراز خرسندی از پیشرفت آموزش و پژوهش مشاوره مدیریت در یک دهه اخیر، سرعت رشد آنها را کافی ندانست. وی اشاره کرد که آموزش مشاوره مدیریت در برخی از دانشگاههای دنیا بهصورت دورههای کارشناسی ارشد یا دورههای حرفهای برقرار است. با این وجود این خطر در کشور وجود دارد که حتی در صورت برگزاری منظم این دورهها، آنها نیز مانند دورههای مشابه مدیریتی دچار انحراف شوند. دکتر سیدکلالی همچنین به ضرورت تقویت حرفه مشاوره مدیریت توسط انجمنها و اصناف اشاره کرد و تأسیس سازمان نظام مدیریت و مشاوره مدیریت را مانند سازمان نظام پزشکی و مهندسی ضروری تلقی کرد. از دیدگاه دکتر سیدکلالی، آینده مطلوب برای مشاوره مدیریت در ایران بیش از آنکه قابل پیشبینی باشد، قابل ساختن است و شایسته است که همه بازیگران و ذینفعان مشاوره فعالانه در این مسیر دشوار نقشآفرینی کنند.