آیا مشاوران مدیریت جایگزین خواهند شد؟
کار کردن در شرکتهایی مانند مککینزی و گروه مشاوره بوستون (BCG) برای بسیاری از فارغالتحصیلان جاهطلب دانشکدههای بازرگانی یک رویا است و فهمیدن دلیل آن دشوار نیست.
پروژههای سریع، جایگاه ویژه در تصمیمگیریهای حساس و حقوقهای نجومی بلافاصله پس از فارغالتحصیلی از دانشکده بازرگانی، مشاوره مدیریت را به یکی از مطلوبترین مسیرهای شغلی برای فارغالتحصیلان MBA تبدیل میکند.
در اصل، نقش یک مشاور حل مشکلات پیچیده است. مشاوران با سازمانها همکاری میکنند تا چالشهای آنها را درک کرده و استراتژیهایی را برای پرداختن به آنها تدوین کنند.
با تغییر ماهیت این کار، ابزارهای مورد استفاده برای پشتیبانی از آن نیز تغییر میکنند. ابزارهای هوش مصنوعی مولد مانند ChatGPT و Claude اخیراً به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفتهاند، اما در حال حاضر نحوه برخورد مشاوران با وظایف روزانه خود را تغییر میدهد. این تغییری است که برخی از آن به عنوان انقلاب صنعتی بعدی یاد کردهاند. ابزارهای هوش مصنوعی به ویژه در خودکارسازی وظایف روزمره – فعالیتهایی که از یک فرآیند گام به گام پیروی میکنند، مانند تجزیه و تحلیل الگوهای داده یا ارائهها – خوب هستند.
خب، همه اینها برای آینده مشاوره مدیریت چه معنایی دارد؟
چگونه هوش مصنوعی صنعت مشاوره را متحول میکند
وظایفی که زمانی روزها یا حتی هفتهها از وقت یک مشاور را میگرفت، اکنون میتواند در عرض چند دقیقه خودکار شود. این فقط تغییر مسئولیتهای روزانه یک مشاور مدیریت نیست، بلکه انتظارات مشتری را نیز افزایش میدهد.
گزارش اخیر IBM نشان می دهد که ۸۹٪ از خریداران خدمات مشاوره انتظار دارند که خدمات مشاورهای برای بهبود نتایج، هوش مصنوعی را در خود جای دهند و تا دو سوم آنها همکاری با ارائهدهندگانی را که این کار را نمیکنند، متوقف خواهند کرد.
دنیل لی، رئیس مشاغل مشاورهای در مرکز شغلی مدرسه بازرگانی لندن، به سه روش اصلی که هوش مصنوعی مشاوره مدیریت را متحول میکند، اشاره میکند:
افزایش فشار رقابتی،
تغییر انتظارات مشتری و
تغییر در نحوه عملکرد مشاوران.
دانشجویان مدرسه بازرگانی معمولاً مهارتهای مشاوره خود را از طریق دورههایی در مدلسازی دادهها، استراتژی و عملیات توسعه میدهند. آنها اغلب این مهارتها را از طریق مطالعات موردی و پروژههای مشاورهای در دنیای واقعی به کار میگیرند.
امروزه، این آموزش در حال گسترش است و شامل ابزارهای مرتبط با هوش مصنوعی مانند Tableau، Power BI و افزونههای Excel نیز میشود. با فراگیرتر شدن ادغام هوش مصنوعی، مشتریان انتظار دارند که روندها، سریعتر و تصمیمگیریهای بیشتری بر اساس دادهها انجام شود.
دنیل میگوید: «مدلهای پیشبینی مبتنی بر هوش مصنوعی به مشاوران کمک میکنند تا روندها را دقیقتر پیشبینی کنند و توصیههایی ارائه دهند که بیشتر مبتنی بر داده و کمتر متکی به شهود باشند.»
این تغییر همچنین رقابت بیشتری را بین شرکتهای مشاورهای نوظهور مبتنی بر هوش مصنوعی و غولهای صنعتی جاافتاده ایجاد میکند.
او توضیح میدهد: «با اتوماسیون، شرکتهای مشاورهای سنتی با فشار قیمتگذاری از سوی استارتآپهای هوش مصنوعی که بینشهای دادهای را با کسری از هزینه ارائه میدهند، مواجه هستند.»
یک نمونه، Xavier AI است، یک شرکت مشاورهای کاملاً مبتنی بر هوش مصنوعی که به عنوان اولین مشاور استراتژی هوش مصنوعی در جهان معرفی شده است.
به گفته ژائو فیلیپه، یکی از بنیانگذاران Xavier: «۹۹.۹٪ از مشاغل هرگز نمیتوانستند واقعاً از عهده McKinsey یا هیچ یک از MBBها برآیند. ما Xavier AI را ایجاد کردیم تا هر کسی بتواند در صورت نیاز، قدرت یک شرکت مشاورهای را در اختیار داشته باشد.» جایی که قضاوت انسانی هنوز اهمیت دارد
در حالی که هوش مصنوعی بخشهایی از فرآیند مشاوره را متحول میکند، مشاور انسانی را منسوخ نکرده است. در واقع، از آنجایی که اتوماسیون برخی از کارهای فنی سنگین را انجام میدهد، جنبههای انسانی این نقش اهمیت بیشتری پیدا میکنند.
یکی از ارزشمندترین مهارتها در مشاوره، توانایی تعریف مشکل است. مشتریان به ندرت با یک شرح مسئله منظم و شناخته شده مراجعه می کنند؛ اغلب یک مشاور آموزشدیده برای تشخیص مسائل اساسی نیاز است.
در حالی که ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند حجم عظیمی از اطلاعات را ذخیره و پردازش کنند، اما برای حفظ زمینه به روشی که یک انسان میتواند، تلاش میکنند.
این بدان معناست که هوش مصنوعی به طور طبیعی اطلاعات موجود در منابع مختلف یا لحظات مختلف مکالمه را به روشی که به یک مشاور انسانی اجازه میدهد تا ناسازگاریها را تشخیص دهد یا ایدهها را با تکامل مشکل مرتبط کند، به هم متصل نمیکند، به همین دلیل است که شرکتها اطمینان حاصل میکنند که افراد از نزدیک با هر فرآیند هوش مصنوعی درگیر هستند.
به گفته برایس هال، شریک وابسته در مککینزی، شرکتهایی که ابزار هوش مصنوعی را کار خود ادغام میکنند، اطمینان حاصل میکنند که انسانها برای اعتبارسنجی نتایج و مدیریت ریسک از نزدیک درگیر باشند، او در آخرین گزارش وضعیت هوش مصنوعی این شرکت توضیح میدهد: با توجه به اینکه مشاوران اغلب در تصمیماتی دخیل هستند که تأثیر انسانی و سازمانی دارند، مسئله اعتماد و اخلاق نیز مطرح میشود. ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند یک مسیر خاص را بر اساس کارایی توصیه کنند، اما این به مشاور بستگی دارد که پیامدهای اخلاقی و گستردهتر آن نتیجه را در نظر بگیرد.
ظهور مشاور مبتنی بر هوش مصنوعی
اگر روایت اولیه پیرامون هوش مصنوعی بر این متمرکز بود که آیا جایگزین مشاوران مدیریت خواهد شد یا خیر، اکنون سوال مرتبطتر این است که این نقش چگونه در حال تکامل است. موفقیت به طور فزایندهای به یادگیری کار در کنار هوش مصنوعی بستگی خواهد داشت، نه بدون آن.
دنیل میگوید: “تقاضای فزایندهای برای مشاوران ترکیبی وجود دارد که میتوانند هم استراتژی کسب و کار و هم پیادهسازی هوش مصنوعی را درک کنند.”
بسیاری از شرکتها در حال حاضر در حال تطبیق خود با این شرایط هستند. سیستمهای هوش مصنوعی مانند QuantumBlack مککینزی یا BCG GAMMA گروه مشاوره بوستون، با پردازش مجموعه دادههای بزرگ و کشف یافتههای کلیدی از طریق تجزیه و تحلیل پیشرفته، از مشاوران پشتیبانی میکنند.
ظهور هوش مصنوعی به جای کاهش نیاز به مشاوران، سرمایهگذاری در این صنعت را افزایش میدهد. طبق گفته IBM، هزینههای مشاوره در حال حاضر به طور متوسط ۲٫۸ درصد از درآمد شرکتها را تشکیل میدهد و پیشبینیها نشان میدهد که این رقم میتواند تا سال ۲۰۲۶ به بیش از ۴ درصد افزایش یابد. با اعمال این رقم در فهرست Fortune Global 500، این رقم بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار هزینه سالانه اضافی را نشان میدهد.
وقتی صحبت از مهارتها میشود، مشاوران به طور فزایندهای نیاز دارند که در استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی احساس راحتی کنند، حتی اگر متخصص فنی نباشند. دنیل میگوید: «حتی اگر مشاوران خودشان مدلهای هوش مصنوعی نسازند، به درک قوی از نحوهی کار هوش مصنوعی و نحوهی بهکارگیری مؤثر آن نیاز دارند. آنها باید حین کار، همراه سیستمهای هوش مصنوعی سرآمد باشند، نه اینکه توسط آنها جایگزین شوند.»
این برای فارغالتحصیلان دانشکدههای بازرگانی به چه معناست؟
هوش مصنوعی ممکن است صنعت مشاوره را متحول کند، اما دانشکدههای بازرگانی همچنان یکی از قویترین مسیرها برای ورود به حرفهی مشاوره هستند.
دنیل میگوید: «دانشکدههای بازرگانی در آموزش مهارتهای اصلی مشاوره: استراتژی، تحلیل مالی، بازاریابی، رهبری و ارتباطات سرآمد هستند. این موارد همیشه ضروری خواهند بود.»
آنچه در حال تغییر است، ارزش پیشنهادی است. دنیل توضیح میدهد که در حالی که شرکتها دانشمندان داده و متخصصان هوش مصنوعی بیشتری را استخدام میکنند، آنها همچنان فارغالتحصیلان MBA را به دلیل مهارتهای قوی مشاورهای که ارائه میدهند، از استراتژی و ارتباطات گرفته تا حل مسئله، استخدام میکنند.
او میافزاید: «دانشکدههای بازرگانی چارچوبی جامع برای درک مشکلات تجاری فراهم میکنند – کاری که هوش مصنوعی به تنهایی نمیتواند انجام دهد. هوش مصنوعی ممکن است بینشهایی ارائه دهد، اما دانستن نحوهی تفسیر، زمینهسازی و ارائهی این بینشها بسیار مهم است.»
برای حفظ رقابت، دانشجویان و متخصصان تازهکار باید از همان ابتدا سواد هوش مصنوعی را در خود پرورش دهند. این به معنای درک اصول اولیه نحوه کار هوش مصنوعی؛ تمرین با ChatGPT و سایر ابزارهای مرتبط؛ و یادگیری نحوه تفسیر بینشهای تولید شده توسط هوش مصنوعی است.
او توضیح میدهد: «درک و تسلط بر ابزارهای خاص میتواند شما را در مصاحبهها و در محل کار متمایز کند. با ابزارهای هوش مصنوعی که معمولاً در مشاوره استفاده میشوند، مانند Tableau، Power BI، Python و R، Midjourney و غیره، آشنا شوید.»
مدارس تجاری در حال حاضر به رشد مشاوره مبتنی بر هوش مصنوعی واکنش نشان میدهند. مدرسه بازرگانی هاروارد اخیراً یک دوره جدید هوش مصنوعی را برای همه دانشجویان MBA الزامی اعلام کرده است، در حالی که مدرسه وارتون در حال راهاندازی یک رشته MBA اختصاصی در هوش مصنوعی برای تجارت است.
دنیل در پایان میگوید: «موفقترین شرکتها، شرکتهایی خواهند بود که بینشهای مبتنی بر هوش مصنوعی را با تخصص و خلاقیت انسانی ترکیب میکنند.»
منبع: businessbecause.com

