زمانی که تیم ها بتوانند بین تمرکز و خلاقیت توازن ایجاد نمایند موفق تر خواهند بود.
تجزیه و تحلیل هزاران پیام Slack [1] نشان می دهد چگونه گروه ها می توانند تنوع شناختی خود را سازمان دهی کنند.
(یادداشتی از اسنفورد؛ ترجمه محمود مزینانی؛ mzfttd@gmail.com)
January 07, 2022| by SachinWaikar
فراتر از تفاوت جمعیت شناختی افرادی که در یک گروه کار می کنند، احتمالاً کاری هست که در آن مورد متفاوت از هم فکر کنند. این تفاوت شناختی خوب است یا بد! گلدبرگ(دانشیار دانشگاه استنفورد) عنوان می کند: بین کارکنانی که در سازمان روش هایی مختلفی برای حل مسئله دارند؛ تنش وجود دارد.
به شکل گسترده، انگاشته می شود طوفانهای اندیشه، برای ساختن برنامک یا کالای بهتر، با دستیابی به ایده ها و دیدگاه های مورد نیاز، موثر است در حالی که پرداختن درست به اصل کسب و کار، با هم جهتی در “چگونگی انجام” محقق می گردد. گلدبرگ توضیح می دهد: فرض کلی این است که تنوع فکری برای خلق پدیده های تازه و حل خلاق مسئله خوب است اما این لزوماً برای هماهنگی کارآمد نیست.
به ظاهر، ممکن است اینگونه به نظر برسد که تیم بسته به تنوع فکری موجود در افراد آن، تنها در یک بعد خوب است {و سازمان دهی می شود} گلدبرگ اما می گوید: این ساده سازی موضوع است{شاید هم ساده انگاری} زیرا تیم ها می توانند تنوع و پیوستگی اندیشه خود را در کاری معین{حتی}، تسری دهند.
برای درک این موضوع گلدبرگ و همکارانش صدها هزار پیام ارسال شده توسط تیم های نرم افزاری که از راه دوره با هم کار می کردند را مورد مطالعه قرار دادند. زبان شناسان با استفاده از ابزار زبان شناسی، واگرایی و همگرایی پیام را در طول بازه زمانی اندازه گیری کردند.
آن ها دریافتند تیم های موفق، تنوع شناختی خود را به گونه تعدیل می کردند که با تکلیف مورد نظر مطابقت داشته باشد. گلدبرگ می گوید: سطح تنوع روندی افزاینده پیدا نمی کند بلکه نموداری موجی نشان می دهد و بر اساس گام پروژه نرم افزار تغییر می کند. تیم هایی که در مرز ایده پردازی، واگرا و برای هماهنگی، همگرا می شوند، موفق ترین تیم ها در تحویل پروژه در زمان تعیین شده و جلب رضایت مشتری هستند.
واگرایی و همگرایی
برای گردآوری داده ها، پژوهشگران بر روی “گیگ استر” که سکویی برخط برای آزادکارهایی از سراسر جهان در همکاری بر روی پروژه های فن آوری است کار خود را پیاده سازی کردند. گلدبرگ می گوید: برخی پروژه ها، صدها هزار دلار ارزش دارند و برخی از مشتریان از فهرست s&p500 هستند لذا ریسک تعاملات تیمی بالاست.
پژوهشگران با استفاده از الگوریتمی مبتنی بر هوش مصنوعی، به تجزیه و تحلیل پیام هایی رد و بدل شده در تیم های نرم افزاری گیگ استر پرداختند که شامل۸۰۰هزار پیام رد و بدل شده بین ۴۰۰ نفر از ۱۱۷ تیم بود.
“تنوع اندیشه” برمبنای مدلی که در آن قرار گرفتن برخی کلمات کنار هم در زمینه ای مشخص، نشان دهنده تنوع اندیشه است، تشخیص داده شد. این مدل با زبانی که برنامه نویسان، طراحان و مدیران پروژه به احتمال از آن استفاده می کنند توسعه داده شده است؛ همانند برخی شکل ها مثل یک حشره برای اشاره به خطایی در کد نویسی!
نقل قول
گلدبرگ عنوان می کند فرد ناظر در پروژه نقش مهمی در تعدیل تنوع شناختی برای موفقیت دارد. او توضیح می دهد که در نهایت هر کلمه فضایی چند بعدی مرتبط با معانی اساسی زبان کارکنان ایجاد می کند. محققان بعد از آن، هر پیام slack را بر اساس میزان همسویی گوینده مدل سازی کردند تا بازتابی مبتنی بر معانی از تنوع شناختی اعضاء تیم ایجاد کنند.
گلدبرگ و همکارنش این شاخص از تنوع شناختی را با احتمال اینکه تیم به هنگام به ضرب العجل های توسعه خود دست یابد مرتبط دانستند(بهترین سنجه موفقیت). او می گوید: اگر مشتری از تحویل محصول ناخرسند باشد، عقب گرد می کند. بنابراین این موضوع صرفاً مرتبط با تحویل به موقع نیست بلکه به موفقیت آمیز بودن آن نیز اشاره دارد.
میانگین سطح تنوع شناختی تیم در طول زمان، عملکرد را پیش بینی نمی کرد. با این حال تنوع بیشتر در مرحله ایده پردازی و تنوع کمتر در مرحله هماهنگی، با تحویل به موقع و موفق پروژه همراه بود.
در مقابل هم، تیم ها با واگرایی شناختی بیشتر در طول دوره های هماهنگی و واگرایی کمتر در دوره های ایده پردازی، موفقیت کمتری داشتند. در مرحله اولیه هماهنگی، تیم ها با سطح تنوع شناختی دارای یک سیگما انحراف معیار بالاتر از میانگین احتمال موفقیت پیش بینی شده کمتری(۳۷درصد) در مقایسه با تیم هایی با سطوح تنوع یک سیگما انحراف معیار کمتر از میانگین(۴۶درصد) داشتند.
درس هایی برای رهبران تیم
نتایج پیامدهایی معنی داری برای هر نوع تیمی دارد. با این حال، گلدبرگ به هر کسی که مشتاق پول در آوردن از اندیشه تنوع شناختی از طریق داشبردی برای مدیریت همگرایی و واگرایی به هنگام است هشدار می دهد که این ابزار بیشتر ظرفیت “خودتوانمندسازی” دارند تا نظارت پذیری!
گلدبرگ می گوید: تنوع فقط چیزی است که ما در حال اندازه گیری ناقص آن هستیم و بر عملکرد تیم ها اثر می گذارد. هنوز خیلی راه مانده است؛ اگر کارکنان فکر کنند: او کی ، به رهبر نیاز نداریم اکنون که این داشبرد را داریم؛ اما واقعیت انیجاست که ما در شرایط کاربردی این ابزار نیستیم.
در واقع، ناظر تیم پروژه، نقش مهمی در تعدیل تنوع شناختی برای موفقیت دارد. گلدبرگ می گوید: مهم همگرا و واگرا بودن رهبر تیم در زمان های مناسب است.
ممکن است برای رهبران منطقی باشد که آزمایش هایی را برای ترویج طیفی از ایده ها در مرحله ایده پردازی انجام دهند و سپس با جستجوی زمینه های مشترک، پس از انتقال تیم به فرم هماهنگی و مرحله ارائه، تنوع شناختی را از حذف کنند. گلدبرگ می گوید: این چیزی است که باید بیشتر مطالعه کنیم تا بفهمیم رهبران برای کمک به این موضوع چه می کنند و چه نمی کنند.
او نتیجه گیری می کند این قبیل چیزها به معنی جایگزینی آن با قضاوت انسانی نیست بلکه تقویت کننده آن است. هماهنگی تیم مشکلی است به مراتب پیچیده تر از پارک کردن خودرو با دنده عقب!
[۱] Appی که برای تبادل پیام توسط متخصصان از سوی Slack Technologies طراحی و توسط Salesforce به کار گرفته شد لیکن کم کم به عنوان رسانه ای اجتماعی مورد اقبال قرار گرفت.
